دانلود روزنامه اخبار مشروطیت
روزنامه اخبار مشروطیت و انقلاب ایران، به زبان فارسى، مجموعه یادداشتهاى
میرزا سید احمد تفرشى حسینى (م ۱۳۰۰ش)، است. این کتاب که عنوان آن از سوى
ناشر انتخاب شده، حاوى اطلاعات مفیدى در باب حوادث و ماجراهاى فاصله سالهاى
۱۳۲۱ تا ۱۳۲۸ش، مربوط به فرمان مشروطیت و تاریخ عصر انقلاب ایران است.
ساختار
کتاب، از چند بخش تشکیل شده است. بخش اول، مقدمه ارزشمندى به قلم مصحح
تواناى اثر، ایرج افشار درباره مؤلف و یادداشتهاى اوست. پس از آن، متن یادداشتها
به ترتیب سال و با ذکر عناوینى از سوى مصحح در حاشیه کتاب، براى جلب توجه
خوانندگان آمده است.
«وقایع استبداد صغیر»، عنوان جزوهاى از نویسندهاى گمنام است که مصحح، معتقد
بوده مکمل کتاب حاضر است و لذا آن را به کتاب افزوده است. از بخشهاى جالبى که
در انتهاى اثر مىتوان مشاهده نمود، تصاویر مربوط به دوران آزادى فکر، آغاز نهضت
مشروطهطلبى، استبداد صغیر و انقلاب مشروطیت است.
گزارش محتوا
با آنکه خاطرهنگارى سیاسى در تمدن ایرانى، سابقهاى کهن دارد و برخى از خاطره
پژوهان غربى، کتیبههاى داریوش در بیستون را انقلابى بزرگ در شیوه خاطرهنگارى
در عهد باستان دانستهاند و با آنکه خاطرهنگارى سیاسى از اوایل عهد ساسانى به
شهادت کتیبههاى شاپور اول و نَرسه و کَرتیر موبد از سرگرفته شد و در دوران اسلامى
نیز وقایعنگاران، رویدادهاى دوران خود را ثبت کرده و خاطرات پراکنده، در ادب پارسى
و در پارهاى از آثار دیوانیان و مورخان و علما به جا مانده است، اما از نیمه دوم قرن
۱۹ و اوایل قرن حاضر است که خاطرهنگارى سیاسى و سفرنامهنویسى، بهعنوان
نوع مشخص ادبى ظاهر مىشود و در دوران ۷۰ ساله میان انقلاب مشروطه و
انقلاب اسلامى مورد توجه قرار مىگیرد و پس از انقلاب، رونق فزاینده مىیابد.
نویسنده که از صداقت و سادهدلى بىبهره نیست، در جریان حوادث انقلاب مشروطه،
مردد و دودل بوده و جهتگیرى مشخصى نداشته است. از خلال نوشتههایش
برمىآید که میل او به جانب مشروطهطلبان بیشتر بوده و یا آنکه از ترس، چنین
حالتى را در نوشتههاى خود بروز مىداده است. طبعاً چون نوکر دربار «محمدعلى
شاه» است و رزقش از آنجا تأمین مىشده، نگران بوده که چه به سرش خواهد آمد.
نقل قطعاتى از نوشته او دلالت روشنترى بر دودلى و نگرانى خاطر او دارد:
«باز مشروطهخواهان قوت گرفتند. نمىدانم چه وضعى است. گویا مشروطه امام
و برحق است که همیشه قوت با او است. اگر این مرتبه هم خدا مشروطه را یارى
کند باید هواخواه مشروطه شد».
روزنامه اخبار مشروطیت انقلاب
«قرآن، دروغ نیست. همین که خلاف بر معاهده و شرایط قسم شد، مسلما پاپیچ
و شخص قسمخورده گرفتار اعمال خود مىشود… تشکر مىکنم که از این بلیه
آسودهام. نه در نزد خدا مسئول و نه در نزد مشروطه، مطرود و مغضوبم. هرچند،
ماها چهکاره هستیم…». بالاخره موقعى که محمدعلى شاه خلع مىشود و
احمد شاه بر سریر سلطنت مستقر مىشود، مىنویسد: «قربان خاک قدم رؤساى
مشروطه و البته آنچه بگویم، کم گفتهام و نوشتهام. زنده باد علماى مشروطه و
ظل السلطان و ستارخان و سپهدار و سردار اسعد و صمصام السلطنه و یپرم خان
و حاجى سیاح و مجاهدین. پاینده باد مشروطه. فنا شد استبداد…».
روزنامه اخبار مشروطیت انقلاب
مؤلف، به مجلس شوراى ملى هم رفت و آمدى داشته است، خواه از باب سمتى
که در دستگاه داشته و خواه از براى سروگوش آب دادن. آنچه را شنیده، دروغ و
شایعه و یا حقیقت، همه را در یاداشتهایش آورده است، البته روشن است که
برخى از مطالب، صحیح نیست و شایعهاى بیش نبوده است، مانند رفتن حاجى
حسین امین الضرب به سفارت انگلیس در تهران.
نویسنده که از دیوانیان عصر قاجار است، به ضوابط دستور زبان و قواعد املایى
توجه کافى ندارد. چنانکه مىدانیم در آن دوره، اغلاط املایى در نوشتههاى
معمولى، بسیار دیده مىشود. مصحح کتاب، به اکثر این اشتباهات در ذیل صفحات
اشاره کرده و در چند مورد براى سهل شدن قرائت متن، کلماتى را میان [] قرار داده
و به متن الحاق کرده است.
دانلود روزنامه اخبار مشروطیت
با این اوصاف، شیوه نگارش این دستبهقلم غیرحرفهاى، بهقدرى شیرین است
که از یک پیک نیک معمولى، یک گزارش بسیار شادىبخش و خواندنى ساخته است:
«روز یکشنبه، ۳ ربیعالاول (سال ۱۳۲۱ش، حدود ۷ خرداد)، جمعى از صبح، عازم
تفریح گشته و متفقاً عزم سلیمانیه را نموده و تهیه ناهارى را دیده و احمال و اثقال
را بر الاغى حمل نموده و روانه گشتند و اسامى سیاحان از قرار مسطور است:
میرزا انچوچک، کچول فندرسکى و میرزا انتیرک و میرزا عمو و میرزا صامت و میرزا
مجنون که به میرزا سنج هم مشهور است و میرزا سرخابمال و جناب صدرالدوله
و از آلات طرب، تارى هم همراه داشتند. در نهایت خوبى و خرمى، دو و نیم از دسته
گذشته در سلیمانیه نزول فرمودند و عمو صامت اتفاق کرده ماء اللحم را علم نموده،
ایرج افشار دانلود روزنامه اخبار مشروطیت
بعضىها… استعمال میکردند و فکر یخ افتاده. میرزا انچوچک، دامن همت به کمر بسته
و قد مردى را علم نموده، سوار بر یعفور گشته، تشریف بردند و سایرین مشغول به
کارهاى خود گشتند. مقارن ظهر، میرزا انچوچک وارد شد؛ در صورتى که به عارضش
غبار تنهایى نشسته و به لباسش گل غریبى گرفته و به کلاهش نشان مردى زده
و شلوارش از… و زمین ادب بوسیدن دریده و ماتحتش را در حین نزول به ارض، سگک
رکاب مجروح نموده و حمار بىسر، فرار اختیار کرده و یخها در زمین غوطهور گشته و
چون ماهى سقنقور در زمین فرورفته و به هزار لیت و لعل حمار خر را به دست آورد
و به مرارتى، خود را با روى گشاده به احباء رسانده و از کثرت شوق و اظهار امتنان،
چون گلش در برگرفتند و هریک به بیانى معذرت مىخواستند و بوسهاى چند بر سر
و رویش نمودند و در پاداش، سقایت نمودند و به حالش آوردند».
روزنامه اخبار مشروطیت انقلاب
در بخشى از کتاب با عنوان «واقعه بزرگ» مىخوانیم: «شب شنبه ۹ رجب ۱۳۲۸،
یک ساعت و نیم از شب گذشته، سه چهار نفر مجاهد به خانه آقا سید عبدالله مجتهد
بهبهانى رفته، در حالتى که آقا در پشتبام نشسته بود و سه چهار نفر هم از طلاب
خدمتشان بودهاند، مجاهدین بىدین ورود نمودند و آقاى بىچاره را هدف گلوله و
موزر مىنمایند. تقریبا ده دوازده تیر به آقا مىزنند و آقا را مىکشند و از خانه بیرون
آمده، بدون آنکه کسى جلوگیرى بکند و گرفتار شوند.
روز شنبه، بازار بسته و مجلس را هم تعطیل نمودند و کسبه، قاتلین را مىخواهند.
بعد از چهار پنج روز، در مدرسه مروى و مسجد شاه کسبه و غیره ختم مىگذارند و
قاتل هم پیدا نشده».
دانلود روزنامه اخبار مشروطیت
نویسنده از ذکر هر مطلبى که توجه او را به خود جلب کرده ولو اینکه یک گوسفند ناقص
الخلقه باشد، دریغ نمىورزد. در بخشى از کتاب مىخوانیم: «روز سیزدهم شهر فوق،
در خیابان در دست سیدى گوسفندى دیدم که از پهلوى گوشش دستى مانند دست
گوسفند که یک چارک ذرع طول آن بود، بیرون آمده بود و آویزان بود….».
ذکر بلایا و حوادث طبیعى، مانند وباى سال ۱۳۲۲ش، سیل دامغان و زلزله سارى
نیز از بخشهاى خواندنى کتاب است.
ایرج افشار دانلود روزنامه اخبار مشروطیت
از ویژگىهاى شخصیتى نویسنده مىتوان به بزدلى، ترس و اضطرابى که از آشوبهاى
اجتماعى و قدرتطلبى اجانب سراسر وجودش را فراگرفته و در نوشتههایش انعکاس
یافته اشاره کرد. این موضوع تا آنجا پیش مىرود که آرزوى مرگ مىکند: «اینقدر غصه
مىخورم و مىترسم که چه عرض کنم. نصف شدهام و مىترسم آخر به دست اجانب
گرفتار شویم. اگر از دست اراذل و اوباش برهیم و بمانیم! بدهنگامهاى است. خداوند
را قسم مىدهم به حق خمسه طیبه که خونریزى نشود؛ اگر بشود کسى جلو نمىتواند
بگیرد و این رشته سر دراز پیدا خواهد کرد و آن به آن، تولید فتنه خواهد شد. آن وقت
وطن در خطر است که امنیت در مملکت نباشد… پس خوب است خداوند تا آن روز را ندیدهام،
مرگ مرا بدهد که آسوده و بىخیال و بىغصه از این قصهها باشم».
وضعیت کتاب
نسخه اصلى این یادداشتها، در دفترچه محاسباتى فرنگى به قطع جیبى و خط شکسته
نسبتاً ریز منشیانه تحریر شده و جمعاً بالغ بر ۶۲ ورق است و یکى دو ورق از آن مفقود
شده است. فهارس اعلام تاریخى و جغرافیایى به تفکیک و فهرست محلات، کوچهها و
آثار مهم تهران و نیز فهرست مدنیات در کتاب قابل استفاده است.


















دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.