تزهایی درباره فویر باخ لودویگ آندریاس فون فویرباخ
(به آلمانی: Ludwig Andreas Feuerbach) (۱۸۰۴–۱۸۷۲) فیلسوف آلمانی بود.
او از شاگردان هگل بود ولی بهزودی از اندیشههای هگل دور شد و به اصالت حس
و مادهباوری گروید. کتاب مشهور او «جوهر مسیحیت» تأثیر زیادی در فیلسوفان
و متفکران مادی و منتقد مذهب داشت. تزهایی درباره فویر باخ
او فرزند پاول یوهان آنزلم ریتر فن فویرباخ حقوقدان و برادر کارل ویلهلم فوئرباخ هندسهدان بود.
فویرباخ با کارل مارکس نیز مکاتبه داشت و مارکس و انگلس هردو از کارها و افکار
او تأثیر گرفتند. مارکس جزوه «تزهایی درباره فویرباخ» را در جریان گذشتن از اندیشههای فویرباخ نوشت.
فویرباخ به عنوان عضوی از «هگلیهای جوان»، به نقد آنچه که فروکاست هگلی تزهایی درباره فویر باخ
جوهر انسان به خودآگاهی مینامید، پرداخت و تلاش نمود تا ارتباط میان ایدئالیسم
تزهایی درباره فویر باخ
فلسفی و مذهب را ثابت کند. در رد فلسفه هگل و دفاع از مادهباوری، نقد ایدئالیسم
و مذهب، فویرباخ بر طبیعت «بیولوژیک» خالص و فردی آدمی تأکید کرد. او اندیشه را به
صورت فرایندی صرفاً انعکاسی میدید و در فهمش از تاریخ یک ایدئالیست باقیماند.
با این حال نقد او بر ایدئالیسم هگلی بستر کار مارکس و انگلس را فراهم نمود. فویرباخ
که مارکس او را «فاتح راستین فلسفه قدیم» مینامید، دو سال پیش از مرگش به حزب
سوسیال دموکراتیک آلمان پیوست، اما از نظر سیاسی فعال نبود و همواره مارکس پرهام فروشگاه رهاوی
اختلافات خود را با مارکس حفظ کرد. مارکس و انگلس هر دو بهشدت از فویرباخ
تأثیر پذیرفتهاند، با این حال او را به دلیل مادهباوری برابر ایستا (Gegenstand)
محور و منفعلانهاش عمیقاً نقد میکردند: تزهایی درباره فویرباخ؛ ایدئولوژی آلمانی؛
لودویگ فویرباخ و پایان فلسفه کلاسیک آلمان و…. مارکس پرهام فروشگاه رهاوی
مارکس معتقد بود میتواند تاریخ و جامعه را بهطور علمی مطالعه کند و گرایشهای
تاریخ و نتایج درگیریهای اجتماعی را تشخیص دهد؛ نتیجتاً، برخی از پیروان مارکس
بدان نتیجه رسیدند که وقوع انقلاب کمونیستی ناگزیر است. با این حال، مارکس
در یازدهمین «تز دربارهٔ فویرباخ» نوشتهاست که «فلاسفه فقط جهان را به طرق تزهایی درباره فویر باخ
مختلف تفسیر کردهاند — اما هدف تغییر آن است» و او به وضوح خود را وقف تلاش برای تغییر جهان کرد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.