دانلود کتاب تاریخ بیهقی با اینکه تاریخ مینویسد اما نوشتهی او ادبی است. فقط وقایعنگار نیست. وقایعنگاران قدیم رویدادهای زمان گذشته و روزگار خودشان را مینوشتند.
بیهقی وقایعنگار زمان خود است. از این نظر، کار او دشوار بوده است.
اگر امروزه بخواهیم تاریخ مغول را بنویسم، برای پرداختن به سفاکیها و خونریزیهای چنگیز و مغولان، مشکلی نداریم اما بیهقی که تاریخ روزگار خودش را مینویسد،
ناگزیر است که از حقایق چشم نپوشد و این برای او دشواری میآفریده است.
از سوی دیگر، وقایعنگاران گذشته مستنداتشان آثار دیگران بود. میدانیم که آثار دیگران ممکن است راست یا دروغ باشد اما بیهقی تاریخ محمود و
مسعود را برپایهی مشاهدات خودش مینویسد.
چون شاهد عینی وقایع بوده است.
دانلود کتاب تاریخ بیهقی
این را هم باید گفت که بیهقی در نثرنویسی بسیار چیرهدست بوده است.
درست است نوشتهاند که پیشنویس نامههای دیوانی را بونصر مُشکان که استاد بیهقی بود، تهیه میکرد و پاکنویس آن برعهدهی بیهقی بود اما
به گمان من، همان پیشنویسها را هم خود بیهقی مینوشت.
چه بسا شاگردانی هستند که از استادان خود باسوادتر به شمار میروند. بیهقی چیرهدستتر از استادش بود. با این همه، نسبت به استادش
بونصر مشکان، حقشناس است. دانلود کتاب تاریخ بیهقی
آنچه هم ما از بونصر میدانیم، همان چیزهایی است که بیهقی نوشته است.
هنگامی هم که بونصر میمیرد، بیهقی حقشناسانه مینویسد: «هنگام آن است که لختی قلم را بر وی بگریانم». این از جملههای کمیاب زبان
فارسی است.
ارزش نثر و عبارتهای کمیاب بیهقی
بیهقی جملههای کمیاب، بسیار دارد.
مانند این نمونهها:
«در دیگر تواریخ چنین طول و عرض نیست که احوال را آسانتر گرفتهاند»، «هیچ چیز نیست که به خواندن نیارزد. که آخر هیچ حکایت از نکتهای که بهکار آید، خالی نباشد»،
«بزرگا مردا که او دامن قناعت تواند گرفت و حرص را گردن فرو تواند شکست»،
«مرد آن نبود که صفها بشکند. مرد آن بُود که خود بشکند»،
«مرد آنگاه آگاه شود که نوشتن گیرد»
و نیز: «از حدیث، حدیث شکافد».
یا نمونههای دیگر: «فضل جای دیگر نشیند» که اشاره است به اینکه هرکس نامی داشت،
لزوما دانش هم ندارد. «جهان خوردم و کارها راندم و عاقبت کار آدمی مرگ است» این را حسنک وزیر
گفته است اما میدانیم که ساختار این جمله از بیهقی است.
یا آنجایی که از قول مادر حسنک میگوید: «بزرگا مردا که این پسرم بود که پادشاهی چون محمود
این جهان به او داد و پادشاهی چون مسعود آن جهان»، باز ساختار جمله از بیهقی است.
بهراستی در کدام کتاب نثر و کتاب تاریخی چنین جملههای کمیابی میتوانید بیابید؟ هر کدام از این
جملهها، ارزش نثر بیهقی را نشان میدهد. تاریخ غزنویان
«تاریخ بیهقی» داستان هم هست. دانلود کتاب تاریخ بیهقی
یک دلیلش همان جملهی نخست کتاب اوست. بیهقی در همان آغاز مینویسد: «گویندهی این داستان،
ابوالفضل بیهقی دبیر، از دیدار خویش چنین گوید».
دو مطلب را در همان ابتدا میآورد. یکی اینکه تاریخش را «داستان» مینامد و دیگری آنکه
از «دیدار خویش» سخن میگوید. یعنی از مشاهداتش.
این یکی از خصوصیات فوق العادهی «تاریخ بیهقی» است.
او شاهد و ناظر وقایع بوده است. میگوید آنچه مینویسد یا از مشاهدات خودش است
یا از مردی راستگو شنیده است. بعد ادامه میدهد که قسمتی از اسناد من را نابود کردند.
اگر نابود نکرده بودند «این تاریخ از لونی دیگر میشد».
دانلود کتاب تاریخ بیهقی تاریخ غزنویان
«کلیله و دمنه» و «گلستان» قلههای نثر ادبی
در نثر فارسی، در کنار «تاریخ بیهقی» دو کتاب دیگر هم داریم که قلههای نثر ادبی به شمار میروند.
یکی «کلیله و دمنه» نصرالله منشی است و دیگری «گلستان» سعدی.
اتفاقا هر سه کتاب، سنت داستانی دارند. ما در شعر فارسی ۱۰ جور قالب داریم ولی در نثر فقط
سه گونه قالب وجود دارد: نثر ساده یا مُرسَل، نثر مصنوع و نثر مُسجع. بیهقی نثر مرسل دارد.
مرسل به معنای نثر ابتدایی و پیش پا افتاده نیست.
نثری است که در آن صنایع ادبی بهکار نرفته باشد.
تاریخ غزنویان
خوشبختانه اسم بیهقی بر روی کتابش مانده است. در قدیم تنها در اول و آخر کتاب نام نویسنده را مینوشتند.
هنگامی که اوراق اول و آخر از بین میرفت، نام نویسنده هم فراموش میشد.
بهخاطر همین است که ما نام نویسندههای کتابهایی همانند «تاریخ سیستان» و «حدود العالم»
و «انیس الناس» را نمیدانیم اما بیهقی در چندین جای کتابش، نام خود را آورده است.
بهراستی که هوشیاریهای بیهقی یکی دوتا نیست.
او در نوشتن کتابش هوشیاری بسیاری نشان داده است.
تاریخ غزنویان
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.